- зондировать (I) (нсв)
- فعل............................................................1. sound(v.) صوت، صدا، صدا کردن، به نظر رسیدن، آوا، سالم، درست، بی عیب، استوار، بی خطر، دقیق، مفهوم، صدا دادن، بنظر رسیدن، بگوش خوردن، بصدا درآوردن، نواختن، زدن، به طور ژرف، کاملا، ژرفاسنجی کردن، گمانه زدن............................................................2. probe(vt. & n.) کاوش کردن، تفحص کردن، کاوشگر، جستجو، کاوش، تحقیق، نیشتر، رسیدگی، اکتشاف جدید، غور و بررسی کردن
Русско-персидский словарь. 2009.